روان‌پزشکی اجتماعی

بلاتکلیف، معلق، آویزان

زمانی که آدمی‌زاد آسیب‌پذیر می‌شود، چشم‌‌ها به سمت والدین دوخته می‌شود، به سمت دولت‌- حاکمیت که درباره‌ی شری چون آلودگی هوا و یا جنگ که به جان جامعه افتاده، چه واکنشی نشان می‌دهد. پناهگاه جامعه، دولتی است که باید اعتمادساز...
۲۳ تیرماه ۱۴۰۴
منقح شده و ویراستۀ گفت‌‌وگو با هم‌میهن

کاهش سرعت اینترنت، از دست رفتن آنتن‌دهی تلفن‌های همراه، عدم کارایی مناسب مسیریاب‌ها، و اختلال در اینترنت‌ ثابت، تجربه‌ای روزمره برای شهروندانی است که جنگی بزرگ را پشت‌سر گذاشته‌اند. این در حالی است که «بازگشت به نرمال» یکی از ارکان مهم بازسازی روان‌شناختی شهروندان در دوران پس از جنگ است. وقتی چنین است، و وقتی اخباری مشکوک از انفجار هر روزه شنیده می‌شود، پیامی که به ذهن جمعی جامعه مخابره می‌شود این است که ما همچنان با وضعیت جنگی روبه‌رو هستیم.

جنگ روی دشوار زندگی است؛ رویارویی با مرگ، ناتوانی و از دست دادن کنترل است و اینترنت، نیازی همگانی و عضوی لاینفک از زندگی روزمره شهری. زمانی که به‌طور مکرر برای پیدا کردن مسیر، پرداخت صورتحساب یا حتی دیدن یک ویدئوی مفرح با مشکل روبه‌رو می‌شویم و نیاز به صبوری زیاد برای انجام همین کارهای ساده روزمره داریم، این ناکامی‌های کوچک، مکرر شده، روان آسیب‌خورده‌ی ما در وضعیت جنگ و ناپایداری، آن‌ را در سطح روان‌شناختی به مصیبت پایان‌ناپذیر معنی می‌کند.

بخشی از فرآیند بازسازی روانی بعد از یک بحران، از طریق امن‌شدن محیط اتفاق می‌افتد. پیش از هر کاری باید فرد دچار تروما را در محیطی امن قرار داد. اختلال مکرر اینترنت، که با رویدادهای تلخی در گذشته تداهی می‌شود، اکنون در ذهن مردم وضعیت آتش‌بس را شکننده می‌سازد، تداوم ناامنی را به ذهن می‌آورد و در روند بازسازی روانی اختلال ایجاد می‌کند.

جنگ آسیب‌هایش را به دل جامعه می‌ریزد و آسیب‌ها آوار می‌شوند به جان انسان‌های شکننده‌ای که به‌دنبال پناهگاهی امن می‌گردند و نمی‌یابند. زمانی که آدمی‌زاد آسیب‌پذیر می‌شود، چشم‌‌ها به سمت والدین دوخته می‌شود، به سمت دولت‌- حاکمیت که درباره‌ی شری چون آلودگی هوا و یا جنگ که به جان جامعه افتاده، چه واکنشی نشان می‌دهد. پناهگاه جامعه، دولتی است که باید اعتمادساز، امن و تکیه‌گاه باشد. اگر چنین نباشد، روان جمعی احساس ناامنی می‌کند و بیشتر آسیب‌پذیر می‌شود. هر لحظه‌ای که توام با تداوم حس ناتوانی و احتمال وقوع بحران مجدد باشد، منجر به تداوم واکنش‌های بدنی و ذهنی که در وضعیت بحران معمولا باید تجربه شود، می‌گردد. در این شرایط، بدن‌هایی که باید آرام باشد تا بتواند ذهنی را حمل کند که به فردا بیاندیشد و تداوم و توازن‌اش را حفظ کند، در تب و تاب است. بدن نمی‌تواند فراتر از انتظارمان کار کند. ما نمی‌توانیم چندبرابر ظرفیت بدن و دهن‌مان از آن‌ها کار بکشیم، چون دچار اختلال می‌شود. ذهنی که مدام در احساس فوریت و اضطرار باشد، توان معمولی زیستن، را از دست می‌دهد، حتی اگر به‌ظاهر، پیرامونش عادی باشد.

جامعه‌ی ما «بلاتکلیف، معلق و آویزان» شده است. ما با ادامه این روند، شاهد تعطیلی بیش‌ از این کسب‌وکارها، تعدیل نیروها و از بین رفتن حداقل‌های اقتصادی که جامعه تولید کرده، خواهیم بود. همچنین این موضوع کیفیت فضای خلاقیت و محیط‌های آموزشی، علمی و دانشگاهی را هم دچار رکود و ایستایی خواهد کرد. و البته در یک کلام زیست روزمره را در بن‌بست و بحران خواهد برد.

آخرین مطالب

اول مهرماه ۱۴۰۴

روان‌پزشکی

یادگار فروید: حقیقت روان یک‌بعدی نیست 

مفهوم ناخودآگاه در نظریه‌ی فروید، یکی از بنیادی‌ترین و ماندگارترین دستاوردهای او در روان‌کاوی است. فروید روان انسان را سه‌لایه می‌دانست: سطح هشیار (آنچه در لحظه می‌دانیم و تجربه می‌کنیم)، سطح پیش‌هشیار (آنچه اکنون آگاه نیستیم اما می‌توانیم...
۲۳ شهریورماه ۱۴۰۴

روان‌پزشکی اجتماعی

توتالیتاریسم: هراس‌آور و در عین حال فریبنده

توتالیسم، به هر مقیاسی، «ثبات، قطعیت و مطلق بودن» عرضه می‌کند ــ چیزهایی که انسان‌ها اغلب به‌شدت جویای آنند. در زمان‌های آوارگی، چه جسمی چه روانی، ما به‌ویژه در برابر ندای توتالیسمآسیب‌پذیریم، که نه‌تنها نظریه‌ای شکست‌ناپذیر دربارهٔ همه‌چیز وعده می‌دهد ...
۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴

روان‌پزشکی اجتماعی

چرا برخی از تماشای اعدام لذت می‌برند؟

تماشاچی، اعدام را اجرای عدالت در برابر ظلم فرض می‌گیرد؛ و حتی اگر خود او قربانی نبوده باشد، در خیال احساس می‌کند «دست عدالت» از سوی دیگری عمل کرده است. همان دیگری که ممکن است علت بی‌عدالتی در واقعیت...
۸ شهریورماه ۱۴۰۴

روان‌پزشکی اجتماعی

بررسی موج خشونت در آثار نمایشی

در کشور ما، نگاه غالب این است که باید برای رسانه‌ها یا سینماگران تنبیه‌هایی در نظر گرفت و این تنبیه‌ها عمدتاً یا در قالب قواعد و احکام قضایی است یا به شکل گسترش سانسور اعمال می‌شود؛ که هیچ‌یک از این دو، در عمل راه‌حل نیست...
۳۰ مردادماه ۱۴۰۴

روان‌پزشکی اجتماعی

حماسه به‌جای سوگ؛ چرخه‌ی تکرار شکست

تاریخ نشان داده است که انکار شکست، به‌جای پذیرش آن، راه را به‌سوی رادیکالیسم و فروپاشی هموار می‌کند. آلمان پس از جنگ اول جهانی با برساخت افسانه‌ی «خنجر از پشت» شکست را انکار کرد؛ ارتش در میدان «شکست‌نخورده» معرفی شد و...