دربارۀ آرای اخیری که دربارۀ دو بازیگر صادر شده است، باید اشاره کرد که معمولاً قضات در موارد مربوط به پزشکی و روانپزشکی از پزشکی قانونی بهعنوان رکنی از قوه قضاییه که مشاور علمی دستگاه قضایی است، استفاده میکنند.
از سویی تشخیص قاضی در حکمی برای یکی از بازیگران تحت عنوان «بیماری روحی شخصیت ضدخانواده»، در هیچ کتاب یا مقالهای وجود ندارد و ابداع قاضی است. واژۀ «بیماری روحی» نیز تقریباً سالهاست که در متون علمی منسوخ شده. هر چند که این واژه به اشتباه در محاوره به کار میرود، چیزی تحت عنوان بیماری روحی نمیشناسیم و بهتر است بهجای آن گفته شود بیماری روانی، بیماری روانپزشکی، اختلال روانپزشکی و… . عبارت «شخصیت ضدخانواده» هم ابداع قاضی است. «شخصیت» و «اختلال شخصیت» در متون علمی تعاریف کاملاً روشنی دارد که در حقیقت این تشخیص نیز درست نیست.
بنابراین، نوع نگارش قاضی نشان میدهد که مستقل از پزشکی قانونی و از متخصصان سلامت روان در این رابطه نسبت به انشای این رأی اقدام کرده است. باید گفت این نوع استفاده از تشخیص برای محکوم کردن رفتاری که قاضی، قانون یا بخشی از جامعه نمیپسندد، در متون علمی و تاریخی، نامش سوءاستفاده از روانپزشکی است. مصداق این سوءاستفاده از روانپزشکی، استفاده از تشخیصی تازه به عنوان برچسب به بردگانی بود که نمیخواستند تحت سلطۀ ارباب باشند و اولین بار در آمریکا آغاز شد. در بعضی دیگر از کشورها نیز سابقۀ بسیار بدی از سوءاستفادۀ روانپزشکی علیه مخالفان دیده میشود. از نمونههای بارز آن میتوان به استفادۀ رژیم استالین از تشخیص و بستریهای طولانیمدت در بیماریهای روانپزشکی اشاره کرد. این آرا از یکسو از نظر اجتماعی انگ بیماری روانی را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر این نوع بیقاعدگی در استفاده از واژگان بر وضعیت روانی جامعه میتواند اثرگذار باشد. در این صورت اخلال در مبانی و موازین اخلاقی و فکری جامعه تشدید میشود و در صحنۀ بینالمللی نیز نام کشور ما در کنار حکومتهایی قرار میگیرد که تاریخچۀ بسیار بدی در اینگونه رفتارها دارند.
همواره قضات محترم در دستگاه قضایی در دورههای مختلف با استفاده از پزشکی قانونی که یک نهاد دقیق و منصف است، نسبت به صدور رأی اقدام میکردند و همواره آرای پزشکی قانونی مورد اقبال بوده است. اما متأسفانه این دو رأی اخیر، بهویژه رأی دوم، نگرانیهای جدیای برای جامعه ایجاد میکند. از طرف دیگر باید اشاره کرد که مدتهای مدیدی بود بعضی رسانههای خارج از کشور و برخی جریانهای بیرون از ایران تلاش میکردند که نشان دهند از بیمارستان روانپزشکی و تشخیص روانپزشک برای سرکوب کردن مخالفان استفاده میشود؛ اما جامعۀ علمی همواره برای اعادۀ حیثیت از کشور، نهاد قضا و بیماران روانی، علیه این اتهامزنیها شجاعانه ایستاد. غیرقابل انکار است که هر فردی چه قاضی و چه متهم، چه مفسد اقتصادی یا مجرم امنیتی ممکن است نیاز داشته باشد در بیمارستان بستری شود، اما این آرای قضات میتواند همۀ آن تلاشها را نقش بر آب کند. همچنین، میتواند باعث شود عدهای بهانهجو ادعا کنند سیستمی که اینگونه آشکارا از روانپزشکی و روانشناسی علیه بازیگران و شهروندان استفاده میکند، چرا در خلوت بیمارستانها از روشهای غیرانسانی علیه مجرمان استفاده نکند.