روانکاوی

به تعطیلات تفکر می‌توانیم پایان دهیم

گفتگوهای من با دانشجویان پزشکی در بیمارستان از زمانی به بعد برایم کلاس درس شده است. چون از یک‌سو نگاه آنان را به این‌ سوال که ذهن چگونه کار می‌کند، بازتاب می‌دهد و از سویی نشان می‌دهد پدیدار اختلال روانی در ذهن آنان چه شکلی دارد.
۲۸ شهریور ۱۴۰۱

گفتگوهای من با دانشجویان پزشکی در بیمارستان از زمانی به بعد برایم کلاس درس شده است. چون از یک‌سو نگاه آنان را به این‌ سوال که ذهن چگونه کار می‌کند، بازتاب می‌دهد و از سویی نشان می‌دهد پدیدار اختلال روانی در ذهن آنان چه شکلی دارد. ما در ایران- دست‌کم تا حدود زیادی- باورهایی مومنانه به آموخته‌های خود داریم، و تمام دانسته‌هایمان را معمولا علم‌بنیاد و دقیق می‌دانیم. فارغ از این‌که آن‌چه آدمی باید بیاموزد تفکر علمی است، نه یافته و فکت علمی. دانشجویان در جدل‌های خود به من گاهی تلنگر می‌زنند که تا چه اندازه باورهای هر روزه تکرار شده و مصرف شده‌ام در برابر کوچک‌ترین پرسش‌های ساده و تازه، تاب چندانی نمی‌آورد و یا انسجام خود را از کف می‌دهد. پرسشی همانند این‌که چرا باید از خودکشی کسی که عمیقا از زندگی ناامید است، یا دلیل‌های جدی‌‌تری برای مرگ دارد پیشگیری کرد؟ وقتی هم این پرسش، پاسخی همانند این می‌گیرد که خودکشی یک راه حل گذرا است، و افراد با دید تونلی خودکشی می‌کنند با این جواب روبرو می‌شوم که اما شما نمی‌دانید بازگرداندن این فرد به زندگی چه رنجی بزرگ بر او تحمیل می‌کند؛ صرفا برای اثبات ادعای شما که زنده‌‌باد زندگی. یک بار در میانه‌ی گفتن از این ادعا که پرسش از خودکشی، احتمال خودکشی را می‌کاهد، دانشجویی گفت که ولی نه همیشه. و بعد برایم نوشت که در مورد او صدق نکرده. به احتمال آماری پرداختم و به من گفت که احتمال یک درصد حتی در افزایش احتمال خودکشی آیا نباید ما را به تجدیدنظر وا‌دارد. گفت که مشکل من آن یقین صدرصدی شما به باورتان بود که در تجربه‌ی زیسته‌ی من کاملا متفاوت زندگی شده بود. دانشجویان عموما در مورد هذیانی بودن باورهای بیماران تردید می‌کنند، چون بسیاری از این گونه نشانه‌ها به واقعیت تنه می‌زند، اما به تازگی دانشجویی از من در مورد بستری اجباری یک بیمار، خیلی جدی پرسش کرد؛ در مورد بیماری که با اتکا به ادعای خانواده در مورد خشونت‌بار بودن رفتارها ۳۰ روزی بود در بیمارستان مانده بود، و همیشه آرام در اتاق ویزیت حضور می‌یافت.

این چند وقته دارم آثار ژول پاریس را مرور می‌کنم. تصورم آن است که کارهایی همانند این را نمی‌شود به سادگی در فضای روان‌پزشکی خودمان معرفی کرد. پاریس که استاد روان‌پزشکی در کانادا است، با پژوهش‌هایی که در مورد زمینه‌های اجتماعی اختلال شخصیت مرزی و عوامل خطر آن انجام داده شناخته شده. او هم در نقد پارادایم مدرن دارویی روان‌پزشکی و هم در نقد روانکاوی کتاب نوشته. پرسش‌هایی را که پاریس طرح می‌کند شاید سخن ما نیز باشد.

سخن بر سر آن نیست که این پرسش‌ها پاسخی ندارند. آن‌چه برای من قابل تامل شده آن است که در بسیاری این امور تاملی و تدبری نمی‌کنیم. و این‌که نظام آموزشی ما هم بر این عدم تفکر و اولویت تحکم استوار شده است. نگاه کنیم که در همایش‌های انجمن علمی روان‌پزشکان ایران و یا سخنرانی‌های هفتگی دپارتمان‌های علمی چه اندازه جا برای مناظره، مکالمه‌های انتقادی و یا گفتگوهای جدی تنگ است.  راه برون‌رفت شاید از بازنگری هر کدام ما در شیوه‌ی بودن خودمان می‌گذرد. این صداها می‌تواند آرام آرام همدیگر را تقویت کند و راهی به تغییرات کلان‌تر بگشاید.

آخرین مطالب

۱۹ آبان ۱۴۰۳

روان‌پزشکی اجتماعی

سیگار در زنان ایرانی

زندگی در ایران در سال‌های اخیر از حیث همین کشاکش برای برابری و وضعیت عدم تبعیض، سطح مضاعفی از ناآرامی و تنش را برای زنان به همراه داشته است. وقتی افراد در حالت سازگار یا پذیر زندگی می‌کنند، آسوده‌ترند...
۱۲ آبان ۱۴۰۳

روان‌پزشکی

سهم ایران در نسخۀ تازۀ روان‌‌پزشکی تاسمن

روان‌‌پزشکی تاسمن، از منابع معتبر روان‌‌پزشکی در دنیا است، و از منابع آزمون دانشنامۀ تخصصی روان‌‌پزشکی در ایران است...
۱۲ آبان ۱۴۰۳

روانکاوی

گشایش شعبۀ یک انجمن جهانی روان‌کاوی‌ در ایران

هیأت مدیرۀ این نهاد جهانی روان‌کاوی‌ با تأسیس شعبۀ ایران انجمن موافقت کرد. ایران در کنار کشورهایی از اروپا، آمریکای شمالی، استرالیا، و آمریکای لاتین اولین کشور آسیای غربی است که شعبه‌ای رسمی ...
۱۲ آبان ۱۴۰۳

روان‌پزشکی اجتماعی

شب روشن ایران: بیم و امیدهای جنگ و صلح

مسئلۀ شاید مهم‌تر از میزان ازدیاد نشانه‌های آشکار که باید حتی آن را به فال نیک گرفت، چرا که نمودی از زندگی در عین ماتم است، ایجاد بی‌حسی و کرختی در میان افراد جامعه است. اتفاقی که طی چندسال گذشته شدت گرفته است، و در وضعیتی که فشار بیش از حد می‌شود...
۱۲ آبان ۱۴۰۳

روان‌پزشکی اجتماعی

علیه نفرت در اپیدمی تنفر

افراد باید به‌عنوان غایت در خود و نه صرفاً وسیله‌ای برای اهداف دیگران در نظر گرفته شوند. این به معنای آن است که وظایف و حقوق اخلاقی جهان‌شمول هستند و ملیت یا نگرانی‌های منطقه‌ای فرد نمی‌تواند ارزش ذاتی همۀ انسان‌ها را نفی کند